پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مردی را که شراب خورده بوود به نزد ابوبکر آوردند، خلیفه از وی پرسید: آیا شراب خورده ای؟ او جواب اد: بلی. ابوبکر گفت: چرا شراب خورده ای، در حالی که حرام است؟ آن مرد گفت: اگر می دانستم که شراب حرام است لب به آن نمی زدم. در حالی که جمعیت زیادی این صحنه را تماشا می کردند، خلیفه از حکم مسأله عاجز مانده، و دست به سوی عمر دراز کرد!
عمر گفت: این مسأله از معضلات است و چاره اش، ابوالحسن امیرالمؤمنین، است!
ابوبکر خطاب به غلامش گفت: برو علی را حاضر کن، ولی عمر گفت: سزاوار نیست علی را بیاوریم، اجازه دهید ما به منزل او برویم.
آنان همراه حضرت سلمان به خانه علی آمده، و جریان را ابلاغ نمودند، حضرت فرمود چاره کار این است که او را در بازار و کوچه بگردانید،و از مهاجرین و انصار جویا شوید، که آیا کسی حکم تحریم شراب را به وی گفته است؟ اگر حکم تحریم به گوش او نرسیده باشد، او را آزاد کنید.
خلیفه به دستور علی (علیه السلام) عمل کرد، چون کسی شهادت نداد، وی را مرخص نمودند، بدون این که بر وی حد بزنند.
سلمان می گوید: من به علی (علیه السلام) گفتم: خوب آنان را ارشاد نمودی، حضرت جواب داد:
خواستم حکم آیه سی و پنج سوره یونس را در مورد خود و آنان بار دیگر مورد تأکید قرار دهم که می فرماید:

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیما گستران نوین دانلود 1000 فایل آموزش طراحي سايت مشاوره، طراحی، اجرا و تجهیز سالن همایش، آمفی تئاتر، کنفرانس و سینما ستاره سهیل پایگاه تحلیلی خبری استانی مطالب جديد پزشکي ارتوپدي و اورولوژي بزرگترین سایت دانلود Caitlin دروازبانی